طمع تلخ شکست در طبس، رسوایی بزرگ آمریکا
تاریخ انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۲۳۷۶۸۲
تهران- ایرنا- حمله نظامی آمریکا به طبس یک رسوایی بزرگ به شمار می رود که قدرت نظامی- سیاسی این کشور را به سخره گرفت و ضعف و ناتوانی آنان را بر همگان آشکار کرد. در واقع این مهم شکست سنگینی بر ادعای سلطه گری و قدرت دولتمردان آمریکایی بود و توهم دستیابی آنها به خاک ایران را پوچ ساخت.
عملیات موسوم به «پنجه عقاب» نام یک حمله نظامی بود که نیروهای ارتش آمریکا برای تهاجم به طبس انتخاب کرده بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پنجم اردیبهشت 1359 خورشیدی زمان اجرای این عملیات بود که چندین فروند هواپیما و بالگرد ارتش امریکا به همراه تنی چند از کماندوهای آموزش دیده این کشور، شبانه وارد کشور شدند و در یک پایگاه نظامی قدیمی در طبس مستقر شدند تا خود را برای اجرای عملیات آماده کنند اما در آن میان توفان شن سبب شد تا هواپیما و بالگرد ارتش آمریکا با یکدیگر برخورد کنند، معادله های آنها بر هم بریزد و این عملیات بی فرجام در همان ساعت اولیه به پایان برسد. حمله نظامی آمریکا به طبس نه تنها به لحاظ نظامی که به لحاظ روانی نیز خسارت ها و آسیب های زیادی به قدرت این کشور وارد ساخت.
پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا در همین راستا با «احمد نادری» تحلیلگر مسایل سیاسی و عضو هیات علمی دانشگاه تهران به گفت وگو پرداخته است که در ادامه می خوانیم.
**تحلیل حمله نظامی به طبس از 2 منظر
حمله نظامی آمریکا به طبس قرار بود، با استقرار نیروی دلتا در طبس، افرادی را که در دست دانشجوهای پیرو خط امام به عنوان گروگان گرفته شده بودند، آزاد کند. از 2 منظر می توان این حمله را تحلیل کرد. اگر این اتفاق از لحاظ نظامی و علمی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد باید گفت این عملیات، سنگین و پیچیده بود. 6 فروند هواپیمای130 C و هشت فروند بالگرد وارد فضای ایران شده بودند و می خواستند در یک پایگاه نظامی در طبس فرود بیایند تا در این پایگاه که از جنگ جهانی دوم و زمان حمله متفقین مانده بود، سوخت رسانی ها انجام شود. سپس نیروهای ویژه و کماندوهای آنها در تهران وارد عمل شوند و گروگان ها را آزاد کنند. این منظر عینی و حقیقی ماجرا محسوب می شود.
اما نگاهی که از بُعد معنوی و ذهنی می توان به ماجرا داشت، آن است که این حمله با عوامل فراطبیعی با شکست روبرو شد. زمان اجرای این عملیات در ماه های نخست پیروزی انقلاب اسلامی بود و هنوز کنترلی بر مرزهای هوایی و زمینی ایران وجود نداشت و کشور حوادث مختلف داخلی را تجربه می کرد و درگیر جنبش های تجزیه طلب ها، منافقان و ضد انقلاب داخلی بود. بنابراین اوضاع مرزها به درستی کنترل نمی شد.
اما جنبه فرا طبیعی این حمله به تعبیر امام (ره) این است که خداوند شن ها را مامور می کند تا نیروهای نظامی را که به دنبال عملیات پیچیده ای بودند، از میان ببرد. این اتفاق پرندگان ابابیل در قرآن را یادآوری می کند که سپاه ابرهه را سنگباران کردند و نمونه ای از قدرت بی انتهای پروردگار است.
**عملیاتی فراتر از آزادسازی گروگان ها
این عملیات تنها برای آزادسازی گروگان ها به شمار نمی رفت، چون تجهیزاتی که ارتش آمریکا وارد ایران کرده بود و با پشتیبانی که از مرزها در منطقه انجام می شد، عملیات گسترده تری از آزاد سازی چند گروگان را دنبال می کرد. آنها نقاط حساس کشور و بمباران آن نقاط حساس را مد نظر داشتند و هدف این بود تا در ایران خلاء قدرت ایجاد کنند و با کمک دست های داخلی، قدرت را در کشور در دست بگیرند.
سیر مقاومتی که با انقلاب اسلامی در ایران بر ضد توطئه های آمریکا شروع شد، همچنان به شکل عینی و معنوی پیش می رود. تدابیر نظامی جمهوری اسلامی و امدادهای غیبی در طول زمان، افول قدرت در آمریکا را رقم زد تا امروز که افزایش قدرت در ایران در دهه چهارم انقلاب به جایی رسیده است که حوزه نفوذ وسیعی را در منطقه کسب کرده است. حوزه نفوذی که در شمال از مرزهای روسیه آغاز می شود و در جنوب به خلیج عدن می رسد، در شرق از مرز چین تا دریای مدیترانه در غرب است.
آمریکا پس از فروپاشی شوروی سابق تصور می کرد که تنها ابر قدرت جهان محسوب می شود اما هرگونه کنشگری که در منطقه انجام داد با سد نفوذ انقلاب اسلامی ایران روبرو شد. وقایع افغانستان در 2001 میلادی، وقایع عراق و شرایط اخیر منطقه پس از 2010 میلادی همگی نشان می دهد که قدرت آمریکا رو به روز کمتر می شود و سیر اقتدار انقلاب ایران به طرفی می رود که جهان به این قدرت واقف شده است.
**قدرت نظامی و توان بالای دفاعی کشور در برابر نفوذ آمریکا
دوره طرح هایی چون حمله نظامی سپری شده است. در آن زمان انقلابیان ایران هنوز قدرت لازم را نداشتند چرا که درگیر مسایل داخلی پس از انقلاب بودند اما اینک کشور در شرایطی به سر می برد که کوچکترین پرنده ای وارد آسمان ایران شود قابل رصد است و هرگز چنین عملیاتی امکان تکرار ندارد. راه حل نظامی از هر نوعی که طراحی شود برای مقابله با ایران جواب نمی دهد، در غیر این صورت بدون شک تا به حال آمریکا این راه حل را چندین بار دیگر آزموده بود. علت این موفقیت ها هم این است که پس از جنگ، ایران به نوعی خود کفایی رسید که مدیون و مرهون تلاش های فرزندان این مرز وبوم به شمار می رود.
امروزه قدرت کشور گسترش یافته است و موشک هایی که طرح ابتکاری شهید حسن تهرانی بود، همچنان توسط شاگردان این شهید بزرگ در حال طراحی و تولید است به گونه ای که اگر از هر جای دنیا به کشور شلیکی صورت گیرد، از همان دقیقه نخست ایران پاسخ دندان شکنی می دهد و این گوشه ای از مولفه های قدرت ایران است. مساله دوم هم جنبش های اجتماعی و انقلابی است که با حمایت سرداران رشید اسلام در منطقه در حال انجام است و گوشه ای دیگر از قدرت نظامی و دفاعی کشور را به تصویر می کشد.
*گروه اطلاع رسانی
پژوهشم**9428** 2002**9131
ایرنا پژوهش، کانالی برای انعکاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearch همراه شوید.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: سياسي مناسبت ها شكست آمريكا در طبس حمله نظامي به طبس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۲۳۷۶۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ایران هسته ای برای منطقه و جهان امنیتزا است؟
علیرضا سلطانی؛ اعتماد
در روزهای اخیر به دنبال تشدید چالشهای سیاسی و امنیتی میان ایران و اسراییل (حمله اسراییل به كنسولگری ایران در سوریه و متعاقب آن حمله موشكی و پهپادی ایران به اسراییل)، بار دیگر زمزمهها پیرامون دستیابی ایران به سلاح هستهای (زمان یا ضرورت آن) در محافل سیاسی و رسانهای داخلی و خارجی افزایش یافته است.
تامل در اظهارنظرها و دیدگاههای مطرح شده نشان میدهد كه مخالفتها و مقاومتها در برابر ضرورت دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته در داخل و خارج ایران كمتر و كمرنگتر شده است.
بسیاری از افرادی كه تا پیش از این به لحاظ مسائل امنیتی و نظامی، دستیابی ایران به سلاح هستهای را برای صلح و امنیت منطقهای و جهانی خطرناك تلقی میكردند با اولین درگیری مستقیم ایران و اسراییل بر مبنای سلاحهای متعارف (موشك و پهپاد) و تسهیل شرایط برای مواجهه بزرگتر و مخربتر برای منطقه، به این درك و صرافت افتادهاند كه یكی از مهمترین عوامل جلوگیری از درگیر شدن ایران و اسراییل، ایجاد توازن قدرت میان این دو كشور در سطح منطقهای است.
این توازن با توجه به بهرهمندی یكی از طرفین یعنی اسراییل به سلاح هستهای، تنها بر محور سلاح هستهای شكل میگیرد و از این منظر ضروری است ایران مانند اسراییل هر چه سریعتر و فوریتر به سلاح هستهای دست یابد تا منطقه شاهد ثبات و امنیت پایدار باشد.
این دیدگاه شاید از منظر نظریه توازن قدرت و نظریههای امنیتی نسل سوم و چهارم، چندان بیراه نباشد. به هر حال با توجه به شكسته شدن تابوی درگیری نظامی ایران و اسراییل در پی تحولات و تحركات نظامی اخیر دو طرف نسبت به یكدیگر، امكان درگیری نظامی گسترده با گستره منطقهای و حتی بینالمللی بسیار افزایش یافته است.
این شرایط خطرناك چه بسا بسیاری از تحلیلگران و حتی سیاستمداران جز طرفداران اسراییل را نسبت به ضرورت دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هستهای مجاب كرده است .
با لحاظ شرایط اخیر منطقهای میتوان انتظار داشت روند تحولات سیاسی منطقهای و بینالمللی در قبال پرونده هستهای ایران دچار تغییرات جدی شود .
غرب به رهبری ایالات متحده امریكا در طول 20 سال گذشته نتوانسته روند توسعه تدریجی توانمندی هستهای ایران را با استفاده از روشهای غیرنظامی مانند تحریمهای اقتصادی متوقف سازد. فناوری و توانمندی هستهای ایران با وجود هزینههای سنگین اقتصادی و توسعهای آن به مرحلهای از ثبات علمی و فنی رسیده است به گونهای كه میتوان این توانمندی را بومی شده تلقی كرد.
از طرف دیگر با وجود نگرانی شدید غرب نسبت به روند رو به رشد توانمندی هستهای ایران و امكان دستیابی این كشور به سلاح هستهای و در عین حال متعهد شدن نسبت به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، در حال حاضر امكان یا توانی برای عمل به این تعهد نداشته و ندارد.
تنها امید و ابزار برای این مهم، فشارهای اقتصادی بوده است كه با وجود ضربات سهمگین این تحریمها بر اقتصاد ایران و معیشت شهروندان و رویارویی نظام سیاسی این كشور با برخی چالشها، نتوانسته بر اراده حاكمیت ایران بر ادامه این راه تاثیری بگذارد.
بنابراین اقدام نظامی بهرغم اشارههای مستقیم و غیرمستقیم امریكا و غرب برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، به دلیل عدم آمادگی لازم این كشورها از یك سو و احساس خطر نسبت به پیامدهای شدید اقدام نظامی و گسترش آن به سطوح منطقهای و بینالمللی برای یك دوره میانمدت دور از انتظار است.
در این شرایط اگر ایران به آستانه دستیابی به فناوری تولید سلاح هستهای رسیده باشد و این مهم برای امریكا و متحدین غربی آن مسجل باشد، تنها واكنش آنها میتواند پذیرش واقعیت موجود و به رسمیت شناختن عضویت ایران در باشگاه دارندگان فناوری و توانمندی تولید سلاح هستهای باشد . شرایطی كه دور از دسترس نیست.
این وضعیت برای كشورهای منطقه جز اسراییل به شكل دیگری قابل تحلیل است .
ایران هستهای بهطور عام و ایران دارای سلاح هستهای بهطور خاص همواره دغدغه و نگرانی بزرگی برای كشورهای منطقه به خصوص كشورهای حوزه خلیجفارس بوده و در این راستا كشورهای مزبور به ویژه در دو دهه گذشته تمام تلاش خود را هماهنگ با غرب برای جلوگیری از رشد قدرت هستهای ایران به كار گرفتهاند، اما نگرانی از درگیری ایران و اسراییل در جنگی متعارف كه ظرفیت منطقهای شدن بسیار بالایی دارد، میتواند ذهنیت این كشورها به رهبری عربستان سعودی را به سمت ضرورت ایجاد توازن قدرت منطقهای از نوع هستهای میان ایران و اسراییل تغییر دهد .
از سوی دیگر رهبران قدرتطلب در كشورهایی مانند عربستان، تركیه و مصر بالطبع دنبال بهانهای برای مسلح شدن به سلاح هستهای برای تضمین قدرت و بقای خود هستند.
در این میان شاید عربستان و شخص بن سلمان كه پرچم مخالفت با ایران هستهای را سالهاست برافراشته و روحیه ماجراجویی بالایی برای ورود به عرصههای جدید قدرت دارد، با بهرهگیری از بهانه ایران دارای سلاح هستهای و با استفاده از دلارهای نفتی و حمایتهای غرب و امریكا، گام در مسیر هستهای شدن و دراختیار داشتن سلاح هستهای گذاشته و با هزینهای پایین و زمانی كوتاه به نسبت ایران، به این مهم دست خواهد یافت .
مسالهای كه بارها رهبران عربستان سعودی در سالهای اخیر به آن اشاره كرده و چه بسا برای تحقق آن به لحاظ مشاهده پیشرفت هستهای ایران، گامهای عملی به صورت مخفیانه برداشتهاند. بنابراین میتوان گفت به لحاظ منطقهای هم تابوی دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته تا حدود زیادی شكسته شده و این كشورها علاوه بر آمادگی برای پذیرش این واقعیت در آینده نزدیك و پی بردن به دستاوردهای سیاسی و امنیتی منطقهای آن (توازن قدرت منطقهای) درصدد كنار آمدن با آن و مهمتر بهرهگیری هوشمندانه از آن در جهت منافع سیاسی و نظامی خود برخواهند آمد .
این دیدگاه كه خاورمیانه به دلیل عقبماندگیهای سیاسی و اجتماعی و همچنین فعال بودن كانونهای رادیكالیسم و بنیادگرایی از نوع دولتی و فرقهای و بالا بدون شدت تنشهای ایدئولوژیك درون منطقهای و فرامنطقهای، فاقد ظرفیتهای فكری، سیاسی و امنیتی برای در اختیار داشتن فناوریهای مربوطه و خصوصا سلاح هستهای بوده و نباید وارد رقابت هستهای از نوع نظامی شود نیز قابل مناقشه است.
بر اساس این دیدگاه، خاورمیانه هستهای، موجبات ناامنی و نابودی جهانی را فراهم میسازد. تجربه تاریخی ثابت كرده از زمان دستیابی قدرتهای بزرگ به سلاح هستهای، رویارویی نظامی مستقیم میان این كشورها از بین رفته و این كشورها خصوصا امریكا و شوروی در دوران جنگ سرد با استفاده از دیپلماسی سعی در عدم مواجهه نظامی داشتند .
این مهم در مورد جنوب آسیا و دستیابی هند و پاكستان به فناوری تولید سلاحهای هستهای در دهه 1990 مصداق دارد. از زمان دستیابی این دو كشور به سلاح هستهای، مناقشات دو كشور بسیار محدود شده و جنوب آسیا امنیت بیشتر را تجربه میكند.
در اختیار داشتن فناوری سلاح هستهای، منطق، قاعده بازی و سازوكارهای مدیریتی و امنیتی خاص خود را دارد.
از زمان دستیابی بشر به سلاح هستهای، جهان امنتر نسبت به گذشته بوده است، چراكه دولتها به این صرافت و عقلانیت رسیدهاند كه با وجود در اختیار داشتن سلاح هستهای، اما امكان استفاده از آن برای تامین امنیت، نزدیك به صفر است، چراكه سلاح هستهای صرفا برای داشتن و نه برای استفاده است.
این شرایط در مورد خاورمیانه نیز مصداق دارد. سلاح هستهای، تندروترین و رادیكالترین دولتها را نیز رام میكند. برخلاف تصور رایج، بهرهمندی قدرتهای منطقهای خاورمیانه از سلاح هستهای، امنیت منطقه و جهان را بیشتر تامین میكند.
این مهم، زمینه ارتقای سطح امنیت و ثبات در منطقه، افزایش حساسیتهای امنیتی منطقهای، فروكش كردن سطح چالشهای سیاسی و ایدئولوژیك بین كشورها، تضعیف كانونهای اجتماعی و فرقهای بنیادگرایی و رادیكالیسم در سطح منطقه و در مقابل ایجاد زمینههای ثبات، امنیت و توسعه خواهد شد. خاورمیانه هستهای، نه تنها تهدیدی برای امنیت جهانی نخواهد بود، بلكه به تقویت امنیت و ثبات منطقه و جهان كمك كرده، عقبماندگی سیاسی، اقتصادی و امنیتی خاورمیانه از روندهای جهانی را جبران كرده و زمینه و گذار آن به دوران جدیدی از ثبات و امنیت را فراهم میسازد.
انتظار برای خاورمیانه هستهای با توانمندی نظامی چندان طولانی نیست و دیری نخواهد پاییدکه جهان به این درك خواهد رسید خاورمیانه هستهای برای امنیت پایدار جهانی ضروری و فوری است و ایران در این زمینه پیشرو خواهد بود.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: طرح مخفی اسرائیل برای ایران و خاورمیانه «اسحاق بریک» ژنرال ارشد ارتش اسرائیل : ما نه تنها حماس را حتی از نظر نظامی نمیتوانیم نابود کنیم بلکه توانایی خود را در برابر ایران هستهای نیز از دست دادهایم (فیلم) بلومبرگ: ایران هسته ای خطر جدی تری از جنگ غزه است